یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای خدا ، دلواپسم امشب نگارم دیر کرد

ای خدا ، دلواپسم امشب نگارم دیر کرد
ساعتی دوری از او ، دَه سال من را پیر کرد


خواستم‌ طاعت کنم عابد صفت با قصد قُرب
چشم و ابرو و لَبش  ذهنِ مرا درگیر کرد


آنچنان رقصید دنیا پیشِ چشمم دلفریب
تا به خود باز آمدم شیطان مرا تسخیر کرد


روزگارم سال ها با درد و غم مَانوس بود
اشک ها و سجده های نیمه شب تاثیر کرد


دوش گفتم کیست بهر وصل تو شایسته ؟گفت
آنکه هنگامِ بلا  ابلیس را زنجیر کرد


علی باقری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد