یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

اسمِ تو روی لبم بود،واسه من شده نفس

اسمِ تو روی لبم بود،واسه من شده نفس
مثِ آوازقدیمی ،پر تکرار و هوس
دل من هوای تو ، تو کوچه های طی شده
همه رنگای قدیمی ؛ اسم تو روش حک شده
واسه خنده های خورشید ؛ پشت یک رنگین کمون
تبِ آواز قشنگت ؛ واژه هاش تو آسمون
رقص گلبرگای پاییز، یاد آفتاب ای دور
غم بارون قشنگت ؛ روی گونه های شور
شبم از ستاره دل خون، شب تو همدم ماه
یاد احساسِ غمامون ، چشامون شرجی راه
توی تاریکی غربت ، عشق ما ستاره پوشِ
یه شقایق رو بِ بادِ ، همه فصل ها به دوشِ
یاد تو همیشه اینجاست ،واسه یه دوره گرد
این مسیرِ زندگی شد، کولی ام کولی درد
ای رفیق جون پناهِ و شب و خسته گیِ هم
عشق از آینه پر بود ، دستامون تو دستِ غم


تورج آریا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد