ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
شاعری بیش از هر چیز شبیه سفالگری ست
یکی از دل آدمی بر می آید,
یکی از گِلِ آدمی
دکتر سجاد فرهمند
به خیالاتِ شلوغم
خیابانی راه دارد
گذرگاهِ مردمانی جورواجور...
دریغ از جای پای تو,
بر سنگ فرشهای ساییدهاش.
متبرکم کن!
سعید فلاحی
تمام لحظه اَم خیال تو در خیال من,
پرسه می زند
مرا به دلکده ی خیال تو,
خوشتر نباشد
جـای....
اعظم حسنی
غمخوار اگر بود
یکی بود
ماتم زده در راه اگر بود
دلی بود
چشم بیخواب در مشغله شب
اگر بود
رسوای جهان بود
آن زمزمه یار
که برد از سر من هوش
اگر بود
آواز جهان بود
آن کو نظرش در دل ما بود
اگر بود
چشم نگهش پرتو ما بود
مهرداد درگاهی