ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
چگونه باور کنم
هجرت فلامینگوها را
با پر و پرواز است؟!
تا دل در گوشهای گلویش گیر نباشد
پیمودن این مسافت
ناممکن است.
سعید فلاحی
پروانهی دلباخته؛
با جنونی عاشقانه,
خودش را به آتش شمع زد...
چه انتحار شجاعانهای!
سعید فلاحی
امشب و هر شب,
دو, سه بار دوستتدارمهایم را مرور کن
نیازی به دیازپام نیست...
...
حالا؛
آرام به خواب!
سعید فلاحی
میبینمت وُ؛
به لکنت میافتد زبانم!
...
نبضِ کلافهی من,
یورتمهاش میگیرد
و در گوشهای از اعماق گلویم
شعرهای عاشقانهی معاصر
گیر میافتند...
...
هرگز نفهمیدم چرا؟!
سعید فلاحی