یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بگذار من باز هم عاشق بمانم

بگذار من  باز هم عاشق بمانم
بگذار تا گمنام و در بی نامی بمانم
بگذار من روز و شب در خواب بمانم
بگذار من دیوانه وار مجنون تو بمانم
دیوانه عشقت  بودم  که حال بی یار مانده ام
شانه ای نیست برای دلتنگی هام تنها مانده ام
اشکهایم شده جاری در این فصل سرد سال
یار و دلدار در این شهر غریب هست محال
آسمان قلب من بی تو ابری و سرد مانده
در دلم از رعد و برق، لرزه به تنم افتاده
ببار ای ابر سیاه که باران می خواهم
بارش برف بی صدا، چون‌ دل پاک می خواهم
کجا رفت اون دل صد چاک عاشق پیشه ات
زیر باران می روم شاید بجویم در کنارم یادت
عسل دل‌ در ره عشق دادی بسیار، ترا چه باک
بارش باران از چشم نخواه که دلت هست پاک


عسل ناظمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد