یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

جمعه ها درکوله پشتی

جمعه ها درکوله پشتی
باردلتنگی گذاشت
سنگینی می کرد
بردوش هایش
غم هاتلنبارمی شد
دروجودش


سیدحسن نبی پور

گاهی بایدچترگشود

گاهی بایدچترگشود
تادرامان بود
از تهمت ها
بی مهری ها
آه.....
باران این جا
بوی دلتنگی می دهد

سیدحسن نبی پور

جاذبه های زندگی

جاذبه های زندگی
گلهای باغ عشق است
وعطر بودن های گرم
رقص امید
درمیدان دوست داشتن

سیدحسن نبی پور

تبعید

تبعیدشده ام
به شهری که درازدحام جمعیت
گم می شوی

سیدحسن نبی پور

زمان دردست توست

زمان دردست توست
کوتاه کن
ساعت دیداررا
زیرپایم سبزه روئید
چشم به پنجره دوخته ام
که بازآیی

سیدحسن نبی پور

زیرآوارنگاهت

زیرآوارنگاهت
عشق ومهر جوانه می زند
بوسه تکثیرمی شود
به تمنای عرصه ی آغوشت
جان می گیردزندگی


سیدحسن نبی پور

شاعرکه می سراید

شاعرکه می سراید
عشق جان می گیرد
واژه هارقصان کنان
به دنبال نگاهی گرم
حضوری مشتاقانه اند
اگر قلمت باکلمات
باریدن گرفت
نه طلوع برایت معنادارد
نه غروب ،
نه شب ،
نه روز ،
زنده ای باسکوتی سرد
درتنهایی
که دیگران خواهندمرد


سید حسن نبی پور

می‌سوزد خیمه های حسین

می‌سوزد
خیمه های حسین
درقلبم

سید حسن نبی پور