ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یک جاها یی می رسد
که آدم
دست به خودکشی می زند .
نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند
نه! قید احساسش را میزند
آدمـــــ هـا کـه " عـوض " می شونـد ...
از " سـلام " و " شـب بـخیـر " گـفتـنشان
مـی شود ایـن را فـهمیـد !
از "بوسه هایشان "
از " حـرف هـا " و " نـگاه هـا "
... ... از گـودال هـای ِ عـمیـقی کـه
بیـن ِ تــو و خـودشان می کـَـنـند
و تـویـش را پُــر از دلیـل مـی کُنـند ....!
گاهی ادم
دلش می خواهد کفش هایش را در بیاورد یواشکی نوک پا نوک پا از خودش دور شود
بعد بزند به چاک و فرار کند
از خودش
هــــی با تـــو ام!
این روز هــا از کنـار مــن که میگــذری احتیــاط کـن
هزاران کارگــر در مــن
مشغـــول کارنــد
روحیــه ام در دســت تعویض اســت
تو همان عابری هستی
که خزان دلم را
با گام هایت
بهار عشق کردی
تو تکرار بارانی
و نگاهت تابلو قشنگ شبی زیباست
که مرا می خواند
زندگی چیز مختصری است مثل یک فنجان چای
وکنارش عشق است مثله یه حبه قند...
زندگی رابا عشق نوش جان باید کرد.