| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
انتظار دوری ات ، آخر مرا دیوانه کرد...
موج موهای تو این حال مرا آشفته کرد...
آه... تا کی میتوان از دوریت هی شِکوه کرد...
خیره بر عکس تو شد،با عکس تو هی گریه کرد...
در خیالم میشود با تو نشست و خنده کرد...
چای نوشید ؛ درد دل ، گاه ناله کرد...
میشود با عکس تو ای نازنین ؛ تنها چه کرد...
آن سیه موی تو را ، ای کاش ؛ میشد شانه کرد....
حامد علیمحمدی
خرده نگیر
بی خیال همه چیز
خیال تو ، در من رویا می بافد
تلنگری بزن
دلم تنگ است
جان دلم
تنها در خوابم قدم نزن
مهناز چالاکی
پنجره همیشه یک واسطه بوده
واسطه برای به قولِ آنها نگاه کردن به کوچهی خوشبخت
واسطه برای دریافتِ نور
واسطه برای از باران لذت بردن و خیس نشدن
واسطه برای از هیاهوی تصادفات و دعواها دور نماندن و درگیر نشدن
پنجره همیشه یک واسطه بوده برای دید زدن و دیده نشدن!
نمیدانم چرا در عصری که دور دورِ از بین بردنِ واسطههاست، اینقدر دل به این واسطه سپردهایم!
استفاده از پنجره، کارِ ترسوهاست
اگر مردی خودت کوچه را خوشبخت کن
اگر مردی خیس شو، عاشقی کن، دعوا کن، دید بزن، دیده شو!
دل به دریا بزن دیوانه!
دست از آهنِ سردِ این پنجرهی لعنتیِ آرزوکُش، بردار!
.
به قلم : باران نیکراه
مردان بسیاری را دیده ام
که به ضرب بوسه
از پای در آمده اند.....
وهنوز هم رژهای سرخ
سلاح گرم محسوب نمی شوند!
هانی محمدی
باران میشوم و درخود میبارم
خورشید میشوم و درخود میتابم
سبزه میشوم و درخود میرویم
باد میشوم و ودر خود میوزم
خاک میشوم و درخود فرومیروم
شب میشوم وبرخود سایه میفکنم
عشق میشوم ودرخود، بر تنهایی خودمیگریم
__شمس لنگرودی__
میان خواستن چیزی و آماده دریافت آن بودن تفاوت بزرگی وجود دارد،
اکثر افراد برای رسیدن به آنچه میخواهند آماده نیستند...
ناپلئون هیل