یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بی رحم ترین فصل جهان فصل خزان است

بی رحم تر ین فصل خدا
فصل خزان است

چون قصه ی او قصه ی
هجران و فراق است
دردی فتاده است
بر شاخ درختان
بی برگ شدن قصه ی
پر درد خزان است
چشمی به زمین و
رنگ به رخسار ندارند
آری چه توان گفت
که این رسم خزان است
ابرها همه از درد درختان
غمینند
آری چه توان کرد
جز اشکی
چون رود روان است
عشاق ز بی مهری دلدار
دل نگرانند
آری چه کنند هجر و فراق
رسم زمان است
دل را همه دادند
به مستی به سر و چمانی
سروی که همه از پی او
انگشت به دهانند
افسوس که او غافل از این
مستی و هجران و فراق است
بی رحمی و عاشق کشی اش
دیر زمان است
آری چه توان گفت که این
رسم زمان است
بی رحم ترین فصل جهان
فصل خزان است


شیدا جوادیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد