ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ای مرغ سحر ،رقم بزن،شاد دل مارا
دیداری آن وصالِ یارِ دل مارا
دیدارِ آن یاری که زغیبتش کبیر است
ای مرغ سحر،دیوانه ام......
دیوانه ترکن دلِ مارا.........
لبریزسخن،شعرِ دلی کن حالِ مارا
ای مرغِ سحر ،خوشی بباربر دل مارا
شعری که زنوراست،نشیند دلِ مارا
ای مرغ سحر باتوبه پرواز بیایم
بر عرشِ خدایِ لایزالی،بیایم
غافر که نوشته شعر دل را
مدهوشِ تمنایِ وصالِ گُلِ یار است
مهدی میرزاپور
دیگه تو نیستی کنارم . خنده هام غم شدن انگار
مثل وقتایی که دستام یخ میشن رو تن گیتار
میرسیم باز من و بارون به شب و بغضوخیابون
همون جایی که هر روز گم میشد تنهاییامون
میون دست من و تو آب میشد قلب زمستون
صدامون جونه میزد گل میکرد خاطره هامون
نفسم میگیره وقتی چشاتو دیگه ندارم
بدون قند نگاهت همه جا من کم میارم
گفته بودی که میمونی سر عهدایی که بستی
نکنه که باز دوباره توی خلوتت نشستی
گرچه میترسم که بازم ، رد بشی از روی قلبم
نشینی کنار ایون ، بارونو نبینی کم کم
همه جا غرق سکوت شه. لبم آوازی نخونه
صدای قشنگ گیتار، بپوسه تو قلب خونه
بغلم کن که دوباره پر شم از عطر نگاهت
مگه آخر میشه دنیا؟ فدای چشم سیاهت
شهلا گرگانی
نباشد به ایران تن من مباد
تو فردوسی ای مرد یزدان نهاد
پی افکنده ای رزم و بزم زیاد
بمانی چو ایران نامت سواد
دریغ است ایران که ویران شود
بماند و دوران پوران شود
کنام پلنگان و شیران شود؟
بماند ایران و توران شود
شهنامه سرودی و بسی مرد بزرگی
سهرابم و رستم تو فرزند بزرگی
فردوسی ایران تو سی سال سپردی
هویت و این خاکمو بر کاخ سپردی
سجاد نوروزی
شدم خسته من از پرخاش برگرد
شده عمر به کل ای کاش برگرد
کشیدی درد و غم ها را برایم
ندیدم مثل تو نقاش برگرد
حسین جلایری
سازیم به ساز دنیا سوزیم به عشق دنیا
کوریم به حرص دنیا خوابیم به اذن دنیا...
روح الله کیانی
چه خوب است بدونی
تو روز بارونی
واسه دل تنگی هام
تو باید بخونی
بارون بارون بارون
چه زیبای لطف آسمون
تو زیبای از جنس بلور
تمنای از جنس کهکشون
چه خوب است بدونی
تا عاشق نشی نتونی
یه مرد آسمونی
شب هجر جونی
فقط با گریه باشه
نتونی بتونی بدونی نتونی
نشونی نشونم نشونم نشونی
سیاوش دریابار