یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

نه! تو آن بی تاب سابق نیستی

نه! تو آن بی تاب سابق نیستی
چون گذشته صاف و صادق نیستی
در اجاقِ سرد رؤیاهای من
شعله ی سرخ شقایق نیستی

زندگی با عشق معنا می شود
گوییا با من موافق نیستی…!

دائماً این پا و آن پا می کنی
فارغ از بند دقایق نیستی


با چنین اوضاع و احوالی، عزیز
مثل این که دیگر عاشق نیستی!

گرچه بس تلخ است امّا ای دریغ!
تو برای عشق، لایق نیستی

حسّ من این گونه می گوید به من
نه! تو آن پرشور سابق نیستی!

از یدالله گودرزی

در گیر و دار کلمات نبودن را آموختم.

در گیر و دار کلمات نبودن را
آموختم.
عاشق بدون احساس بودن را
تجربه کردم.
نور بنفش را به حضور دیدم
و
چاکرانش را به سجود دیدم
و
به شکرانه اش از جام نوشیدم.

محسن گودرزی

عشق من! امشب غمم گل کرده است

عشق من! امشب غمم گل کرده است
بر ضریحت دل ، توسّل کرده است
شعر من در خون خود شد معنوی
حاصل ِ هجران تو ، شد مثنوی
خسته ام! ، از بس ، کشیدم از زمان
خسته ام! ، از تهمت و ، زخم زبان
دل شکستن ها عذابم کرده است
هرکسی آمد ، جوابم کرده است
من تو را گم کرده ام چون عندلیب
زیر باران مانده ام روی صلیب
من برای دیدنت صد رو زدم
در دو چشم عاشقت اردو زدم
باورم کن! ، من اسیری ساده ام!
هرچه می خواهی بگو ! ، آماده ام
من به تصویر تو ناخونک زدم
شمع یادت را شبی فندک زدم
آدمی از جنس ماشینی بد است!
جنس دل از شیشه و چینی بد است
من غم دل را تجارت می کنم
کیسه ی اندوه ، غارت می کنم
آه ای زیبای پنهان در عبور!
می برم من آرزویت را به گور!
بی تو ماندم ، در شبستان هجا
مانده از من، مثنوی هایی بجا

مهدی شریفی (م.اشتاد)

درختان چون شعله‌ها هستند

درختان چون شعله‌ها هستند
شعله‌های سبز
یا چون دعای غم‌انگیز زمین
که از زمین برمی‌خیزند
ولی هرگز به آسمان نمی‌رسند.



بیژن جلالی

چقدر قصه ما طولانی است.

چقدر قصه ما طولانی است.
آسمان دل و جان بارانی است.
دیگر آن عاشق لولی وش تو!
سهمش از شعر و غزل حیرانی است.
بعد رد گشتن از آن حیرت؛ باز
حیرتش وادی سرگردانی است.
آن تسلسل؛ همه, دوری باطل
عشق گر رد بزند, ویرانی است.
بوی پیراهن یوسف که شفاست
هجرتش بی سر و بی سامانی است.
باز در فصل بهار آمد گل!
که غمش حک‌ شده بر پیشانی است.
شاهنامه چه خوش است آن آخر!
بعد هر سختی و رنج آسانی است!!

طاهر جمشیدزاده

روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی

روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم ... و من آنروز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم

احمد_شاملو

نگاهم آخرین قطره های انتظارش را می چکد

نگاهم آخرین قطره های انتظارش را می چکد
بوی خاک خیس
بوی یک شاخه گل سرخ نشکفته منتظر
بهار می اید
تودر راهی
می شنوم بوی تو را
می شنوم اهنگ نوازشهای قدم های امیدت بر تن خاک
آری
تو در راهی
تو می آیی...

رسول طاوس پر