یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چه وسیع است غزل

چه
وسیع است
غزل
بار سفر میبندد
چه وسیع است خیال
قایقی ، بی بادبان
شفق زلف سیاهت برد از دامن من
گرد رخساره خبر میدهد از
نوبت من
هوس دیدن یار
که مرا
میبلعد
در افقهای پر از پیچش آن تیر و کمان
به درشتی دو چشم آهو
من تو را
میبینم
درد من انبوه است
مقصدش بی رنگیست
و صد افسوس که خواهش ، بیجاست
و تو را عزم سفر کردن تا من .....

فرهادبیداری
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد