یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مـــــــــــــــرد کـــــــه باشــــــــی بایــــد :

مـــــــــــــــرد کـــــــه باشــــــــی بایــــد :

برای هضم دلتنگی هایت قدم بزنی و با نگاهت با سنگ فرش خیابان ها و پیاده روها
حرف بزنی …
برای حجم تلخ بی کسی هایت سکوت کنی …
شانه هایت را پناه گریه اش کنی و در عوض دست های مردانه ات سرپوش
اشک هایت باشد …
اما …
گــــــــریه نکن !
محکم باش !
مانند دستانت … مثال شانه هایت …
آخر تو مَردی …
مــــــــــرد کـــــــــه گـــــــــریه نمی کنــــد !

بگو تاریکی

بگو تاریکی

تو هم مثل من

دل ت برای سایه ات

تنگ میشود..؟

"شهریار بهروز"

هر شب خواب تو را می بینم..

دستم را زیر سرم می‌گذارم
و به خواب می‌روم ،
من و دستم
هر شب، خواب تو را می‌بینیم ،
عزیزم

ما حتمن عاشق همیم که این‌همه از هم دوریم .


"غلامرضابروسان"

پاییزم را آغاز میکنم و

پاییزم را آغاز میکنم و هر روز کوله بار تنهاییم را تنهاتر از قبل به دوش میکشم

بی آنکه دست مهربانت با گرمای زندگی بخشش مرا دریابد

بی آنکه با روشنی چشمان عاشقت صبح را آغاز کنم ..

و بی آنکه در را به رویم بگشایی و در آغوش امنت پناهم دهی

ای پاییز نیا ..

" از آخرین تلاش زمستان

یک باغ بی شکوفه ماند برجای

من سردم است مادر تابستان .. "

ت آمده ای از راه رسیده ای.

تو آمده ای

از راه رسیده ای

رسیده ای آن قدر شیرین کــه انگار

از لبخنده ی ماه آویخته ای و شیـرابـه های عسل

دیگر بـاید بچینمت !


{ رضا کاظمی }

پیچ و تاب تند جاده ها را دوست دارم

پیچ و تاب تند جاده ها را دوست دارم
وقتی عبور از این پیچ و تاب
در اتوبوسی کنار تو
ناخواسته

ما را به آغوش هم می کشاند.


"احسان نصری"