ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
محمود افغان هستم و راهی ایران گشتهام!
نادر شدی ای یار من ؛ ویران ویران گشتهام!
کابُل مرا طاقت نبود. از ترس شمشیر شما؛
در هند میجویی مرا با آنکه بیجان گشتهام!
افغانیم افغانیم یک قوم ، یک ایرانیم...
رحمی بکن بر جان ما با آنکه زندان گشتهام!
شاهی مرا لایق نبود ؛ باشد اسیرت میشوم...
دور از تمام مُلک تو ، مثل یتیمان گشتهام!
در حسرت آن تاج و تخت ؛ از مُلک نادر لااقل.
خشخاش میکارم که من ،جزو خماران گشتهام!
ای کاش میفهمیدیام. با چشمهای غرقخون
در حسرت آغوش تو؛ در کوهساران گشتهام!
من عاشق ایرانم و با آنکه دورم از وطن
یک قوم در این خطّهام. مجنون یاران گشتهام!
درماندهام از روی تو ، در حسرت گیسوی تو
ای کاش میبخشیدیام. اشکم که باران گشتهام!
متین رضائی عارف