ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
چو گل هرجا که لبخند آفرینی
به هر سو رو کنی لبخند بینی
چه اشکت هم نفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه می ربایند
گذشت لحظه را آسان نگیری
چو پایان یافت پایان می پذیری
مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم کن، تبسم!
فریدون مشیری
هر شب
چه زیبا باران یادت
می بارد بر شب بوهای عاشقِ قلبم،
رایحه ی خیالت
دوباره می پیچد
در حوالی شبانه های دلتنگی من،
لمس حضورت
آسمان شبهای تارم
را روشن می کند
و درخشان می شود
برکه ی قلبم
با تابش زلالِ مهتاب چشمانت ...
باران_مقدم
آتش
یادآور
شعله های تنهایی ست
می دانی ...
خاکستر خاطرات
از سوختن هم داغ تر است...
حمیدبابامحمودی
ای جان و جهانم تو،هم روح و روانم تو
تسبیح تو زیباییست،در ذکر وزبانم تو
این دل شده در بندت،خوشحال ز پیوندت
غیر از تو نمی بینم، در حس نهانم تو
در بند تو زنجیرم،از دور شدن سیرم
ای عشق مرا دریاب،ای اینم و آنم تو
آیینه ی ایمانم، وی منطق و برهانم
هم کل یقینم تو،هم حدس و گمانم تو
با اذن شما هستم،دیوانه و سر مستم
دستی بده بر دستم، آرامش و جانم تو
گُل می شکفد از گِل، وقتی که تویی حاصل
هر جا که تویی منزل، مقصود و نشانم تو
تو زینت دنیایی ای مظهر زیبایی
امروزی و فردایی،ای شاه جهانم تو
ای شمع فروزانم، ای مرهم و درمانم
میدانی و میدانم،ای ماه عیانم تو
تو هستی و من گَردم،میچرخم و میگردم
همرازی و هم دردم ،ای کُون و مکانم تو
سرمایه ی بازارم، سودای تو را دارم
جز سود نمی آرم ،جبران زیانم تو
محبوبه ناصری
می رود باران ولی یادت همیشه با من است
یادِ تو با این دلم چون سنگ و شیشه با من است
تو اگر در حالِ شیرین بیخیال از حالِ من
هر شب از این بیستون آوازِ تیشه با من است
علی پیرانی شال
آنوقت
من در دستان تو
بازمانده بوی خدا را میبوییدم
که اندکی پیشتر
پرواز داده بودیاش
و چشمهای من
آبستن بسا شعر بود
بسا غزل که باید از نگاه تو
ردیف و قافیه مییافت
من تو را میان همه حسرتها گم کردم
میان آرزوهای کودکانهای که
با مدادرنگیها خلاصه میشد
شاید زمانی برسد و زمانه تفسیر نو گیرد
و من و تو
در فصل چندم یک سال شخصی
دست در دست هم بگذاریم
علیرضا غفاری حافظ