یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

میخواستم بگویم

میخواستم بگویم
صبحت بخیر جانا
اندیشه کردم شاید
در شب مانده باشی

فاضله هاشمی

آنچه مهم است این است که تاب بیاوریم

آنچه مهم است این است که تاب بیاوریم
و صبر کنیم
تا به چشم خود ببینیم
که استعداد بی همتای انسان در اوج
تلاش و کوشش،
چگونه یک پایان غم انگیز را
به پیروزی عظیم
و یک وضعیت بحرانی را
به فتحی پیروزمندانه بدل می کند.

انسان‌در‌جستجوی‌معنا
ویکتور_فرانکل

داده ما را عشق این مدت فقط آزارها

داده ما را عشق این مدت فقط آزارها
برد تا اوج جنون , اوج فلاکت  بارها

گر چه پایانی ندارد عشق , اما من دگر
خسته ام از این همه انکارها, تکرارها


(یاراگر ننشست با ما نیست جای اعتراض)
دامن دل را سپرده  در یدِ مکارها

با هجوم بی امان فاصله تنها شدیم
موج بدبینی کشیده بین دل دیوارها

نیستی و با خیالت هفت شهر عشق را
سیر خواهم کرد طبق  منطق عطارها

ترک فعل عاشقی از عهده ی من خارج است
بی اثر بوده است توبه یا که  استغفارها


هر دلی از عشق خالی شد همه گفتند که
چون مترسکهای جالیز است و گندمزارها

گر که سر را می دهد بر باد, سرخی ِزبان
عشق , عاشق را کشاند بر فراز دارها

ابتدای عاشقی با گوشه ی  ماهور بود
انتهایش غم  نوازند از گلوی تارها


شهرام_آذین

به چشم‌هایِ زندگی نگاه میکنم.

به چشم‌هایِ زندگی نگاه میکنم.
او مصمم و من هم مصمم؛
میگویم:
هزاران بـار زمین خورده‌‌ام،
بـرایِ هزاران بارِ دیگر هم آماده‌ام.

پونه مقیمی

بیا ای زیبا نگارم

بیا ای زیبا نگارم
که من باشوق عجیبی چشم انتظارم
رهاکن این غرورت
این همه تلخی را دروجودت
بکش مرا درآغوش
تاکه شویم هم آغوش
دلم لرزید گورگرفت
درآغوشت تند تند گرفت
تمام تارپودش گرفت
همان لحظه که عشق رودرآغوش گرفت
صدای عجیبی درونش روخ تنید
بگفتا که هستی ای بی وفاسوختی این دیوانه را
چرالمس کردنت دل فریب شده
بوسه هایت گرم عجیب شده

سحر یوسفیان

و چقدر دکتر على شریعتى

و چقدر دکتر على شریعتى به پوران شریعت رضوى، زیبا نوشت:
"آن کسی که تورا واقعا دوست دارد، به آسانی نمی‌لغزد و به زودی فریب نمی‌خورد

و با هر مشکلی و هر محرومیتی که پیش آید ثبات خود را از دست نمی‌دهد"

خورشید را تار می‌دید

خورشید را
تار می‌دید
عنکبوت
گمان کرد
پیامبر است ...


آرمان پرناک