یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هیچ پوستی زخم را نمی بندد،

هیچ پوستی زخم را نمی بندد،
پنهانش می کند،
تا شب سراغش برویم،
و خون خود را بمکیم،
و صبح،
سیر از خود،
بیدار شویم،
اما این تمام ماجرا نیست،
بالشتها من را زیر سر دارند،
و یک روز همانطور که با صورتی چروکیده،
به سقف خیره اند،
با تمام پرهای خود،
از من کوچ خواهند کرد...

نگین_رساء

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد