ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
چاقو
به قلب شاعر ها نزنید
سیلِ پروانه شما را خواهد برد .
((آزاد خدانظر))
بعضی ها آمده اند
که معجزه یِ زندگیِ آدم باشند ...
می آیند که وسطِ بدبختی های روزمره ات
برای لحظاتی هم که شده ، پَرت شوی وسطِ خوشبختی ...
می آیند که حتی وقتی از دردهایت برایشان حرف میزنی ، از اینکه او را داری که اینطور دو جفت گوش شده برای شنیدنِ حرف هایت ، کِیف کنی
و یکهو دردهایت فراموشت شوند ...
اصلا بعضی ها آنقدر با خودشان معجزه می آورند که اگر یک روز نباشند ، همین نبودنشان می شود بزرگ ترین دردِ زندگی ...
و از آن روی که مرا دوست داری
جهان بزرگتر شد
و آسمان گستردهتر شد
و دریا نیلگونتر شد
و گنجشکان آزادتر شدند
و من هزار هزار بار زیباتر شدم..
سعادالصباح
تا عشق چاره ای بکند، آه!
دل رفت از کفم،
با تیر یک نگاه.
حسین محمدیان
کاش بارانی ببارد قلبها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظهها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه این باغ را
شاخههای خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینهها تا ناکجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل ماندهها
شاید این باران -که میبارد- شما را تر کند
جلیل صفربیگی
درد دارد به کسی غیر خودم رو بزنی
جلوی من بنشینی و دم از او بزنی
پیش من مندرس و کهنه بگردی اما
پیش او عطر گرانقیمت خوشبو بزنی
از چپ و راست به من پیله کنی اما باز
وقت پروانگی ات خدعه و نارو بزنی
مثل یک توده ای از گرد و غبار بسیار
از دلت عشق مرا یک تنه جارو بزنی
یا که در ساحل امن دل یک بیگانه
بعد طوفان شدن زندگی پهلو بزنی
#سجاد_صادقی