ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
از این وارونه گردان دنیا
که چشم و دل شده حیران دنیا
من و تو نقطه چین اول عشق
بود این قصه تا پایان دنیا
فروغ قاسمی
گل یاس سفید خونهٔ من
تو فرصت سازی ای گل پونهٔ من
منم عاشق که فرصت سوز عشقم
چه سازی با من ای دیوانهٔ من
فروغ قاسمی
ژاله آسا گریه کردی بهر من
تا نگویی از جداییها سخن
من کجا و دوری از ماه شبم
تو مرا روحی و جانی در بدن
فروغ قاسمی
مکن کاری بدون فکر و تدبیر
مسلح بایدت رفتن به نخجیر
اگر خود بشکنی آیینهات را
چرا گویی سیه بختم ز تقدیر
فروغ قاسمی
پرچم ما پرچم عشق و بلاست
قرمزش همرنگ خون لالههاست
رنگ سبزش نوبهار لحظهها
وان سپیدی مظهر صلح و صفاست
فروغ قاسمی
برگل رخسار تو شبنم نشسته
نی غلط گفتم سرشک غم نشسته
بین خدا را آنکه آزرده دلت را
این زمان در حسرت و ماتم نشسته
فروغ قاسمی
تو و من قدم قدم ز یکدیگر دور شدیم
شعله عشق ندیدیم و پی نور شدیم
با سرود گل سرخ و نغمه بلبلها
ساز در دست خنده به لب همه تن شور شدیم
فروغ قاسمی
پروبالم شدی پرواز کردم
به عشقت زندگی آغاز کردم
من دل شیشهای با تکه سنگی
خودم را همدم و دم ساز کردم
فروغ قاسمی