| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
ای ناگشوده پنجره
تا چند همچو باران...پُر تمنا
تن بکوبم به ظرافتِ شیشه
بُگشا نجابتِ آغوش
هزار سالِ ناتمام است که می بارم
((عارف اخوان))
یکرنگی و صداقت با آدمای دورو و با سیاست جواب نمی ده..
یا باید از زندگیمون حذفشون کنیم
یا به ناچار مثل خودشون با سیاست با هاشون رفتار کنیم..
با آنکه رفتهای
و مرا بردهای زِ یاد
میخواهمت هنوز
و به جان دوست دارمت...
دل به غم سپردم در عبور سالها
زخمی از زمانه و خسته از خیالها
چون حکایتی مگو رفتهام ز یادها
برگ بی درختم و در مسیر بادها
نه صدایی نه سکوتی، نه درنگی نه نگاهی
نه تـ♥ـو را مانده امیدی، نه مرا مانده پناهی
نیشها و نوشها چشیدهام
بس روا و ناروا شنیدهام
هر چه داغ را به دل سپردهام
هر چه درد را به جان خریدهام
در مسیر بادها
هر چه داغ را به دل سپردهام
هر چه درد را به جان خریدهام
در عبور سالها
اهورا ایمان
کلمه "وطن" یک روز از بین میرود .
آنوقت مردم به پشت سرشان ، به ما نگاه میکنند که
خودمان را توی مرزها حبس کرده بودیم و
سرِ چند تا خط روی نقشه همدیگر را میکشتیم !
بعد میگویند
اینها عجب احمق هایی بودند!