یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

*طلب عشق*

آن روز ، در آن گوشه ی متروک

آن پنجره ، با پرده ی تورش

خورشید قوی بود و نمی خواست


آن پرده شود حائل نورش

من محو نگاه تو و خورشید

گل بود و هوا بود و تب عشق

دستان من و تو گره می خورد

بر گردن هم با طلب عشق

زیبایی و دلدادگی و شور و شرر بود

پروانه و پرواز و نسیم و حرکت بود

ای کاش خدا قهر نمی کرد ز من و تو

وان لحظه ی رویایی ما پر برکت بود

آزرده شبی آمد و هنگام جدایی

رفتی تو از آن روز ندیدم گل رویت

عکسی که نهادی تو به دستان من آنروز

امروز نوشتم بخدا برسر کویت

امروزکه من خیره به عکست

پروانه صفت رفته ام از هوش

دیگر نرسد لحظه ی دیدار

با بوسه ی لب ، گرمی آغوشᗰ


فریبا شش بلوکی*طلب عشق*

آنچه زندگی‌تان را غنی می‌کند،

آنچه زندگی‌تان را غنی می‌کند،
چیزهایی نیستند که به آن اضافه می‌کنید،
چیزهایی هستند که از آن حذف می‌کنید...

ای بکر ترین برکه..! هلا سوره ی صافی..!

ای بکر ترین برکه..! هلا سوره ی صافی..!

پرهیز کن از این همه پرهیز اضافی..!

مهری بزن از بوسه به پیشانی سردم

بد نام که هستیم به اندازه ی کافی..!

تلخینه ی آمیخته با هر سخنت را

صد شکر..! شکرپاش لبت کرده تلافی..!

با یافتن چشم تو آرام گرفتم

چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی..!

چندی ست که سردم شده دور از دم گرمت

بر گردنم از بوسه مگر شال ببافیᗰ!


علیرضا بدیع*چشم تو*

کتاب #فراسوی نیک و بد

آنکـه با هیولا دســت و پنجه نرم مـی کـنـد، بایـد بپایـد کـه خود در این مـیانه هیولا نشود.
اگر دیری در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم مـی دوزد.

کتاب #فراسوی نیک و بد

اثر #نیچه

وقتی که زندگی من

وقتی که زندگی من

هیچ چیز نبود

هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری

دریافتم

باید، باید، باید

دیوانه وار دوست بدارم

کسی را که مثل هیچ کس نیست

#فروغ فرخزاد

از ماه بگویم؟

از ماه بگویم؟

پیشترها گفته اند

از گل؟

آه …

یا من دیر شاعر شده ام

یا تو بیش از حد زیبایی



#بهرام محمودی

صبر بر هجرانِ آن آرامِ جان باشد گناه

صبر بر هجرانِ آن آرامِ جان باشد گناه

زنده بودن در فراقِ او، گناهی دیگر است...

#فیض_کاشانی