ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فصل گل و ترانه بود
دنیا برام بهانه بود
پیش از طلوع آفتاب
قرار عاشقانه بود
نسیم آرام می وزید
لب چشمه کنار رود
هم آواز پرندگان
آب ، ترانه می سرود
ثانیه ها در پی هم
می ریخت به دریای عدم
با رویای کودکانه
دل در پی بهانه بود
اینها همش بهانه بود
قصه ی زلف شانه بود
یار هنوز در خانه بود
مست خواب شبانه بود
سپیدۀ صبح سحر
ستاره ها را ور می چید
پرنده ها در جست و خیز
عالمی را می کرد خبر
تر و تازه توی چمن
غنچه به غنچه می خندید
زیر درخت نارون
گل سرخی نشانه بود
شور و شادی از راه رسید
نرمک نرمک یار آمد
گل از گلش شکفته شد
آن مست دلدار آمد
آن روز هم چون باد گذشت
خاطره اش بر دل نشست
گردش آن روز دیرین
چه شیرین و افسانه بود
منصور چقامیرزایی