یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در کوچه‌‌ی مرگ قدم می زنم

در کوچه‌‌ی مرگ قدم می زنم
و هر صبح پاییز را می‌شمارم
نه
این همه زردی از درخت نیست
مُشت مُشت چشم‌هایم را می‌مالم
موهایت از خاک بیرون زده
شالت در کوله‌پشتی‌ام مانده
مگر زمستان چقدر آدم‌برفی کم دارد؟
بهار از راه می‌رسد
و در این سرما، قلبم می‌ایستد
در خواب راه می‌روم

علی رفیعی

بعد تو کابوس دیدم، رنگی از رویا نبود

بعد تو کابوس دیدم، رنگی از رویا نبود
ساحلی دلسنگ بودند ، ردی از دریا نبود
بعد تو بسیار رفتنـد از کنارم ، هیچکس
رفتـنش چون تو برایـم آخـر دنـیـا نبود


دنیا کیانی

اگر تمامِ جهان بر تو سخت می‌گیرد

اگر تمامِ جهان بر تو سخت می‌گیرد
غمت مباد که این لحظه نیز می‌میرد

چو هیچ بودی وُ در هیچ می‌روی تا هیچ
نمانَد از تو وُ این روزگار چیزی رد

محمدعلى دهقانى

چشمی پشت چشمانم

چشمی پشت چشمانم
و گوشی درون گوش هایم
و زبانی پشت زبانم
و اندیشه ای پس افکارم موجود است
و ندانم این همه از کیست؟

و ندانم که من اویم یا که او من است
و ساحتی جدا از آنچه زیستن می‌نامند
و من چرا در آن زمانم؟

و جایی نزدیک تر از مکان و
دورتر از آنچه هست و چرا آنجایم؟

آرش خزاعی فریمانی میرزا

ترس طوفان به دلم راه ندارد وقتی

ترس طوفان
به دلم راه ندارد وقتی
شانه‌ات یک تنه درمان پریشانی هاست ❣

طاهره_اباذری

گیلاس گیلاس

گیلاس گیلاس
گوشواره هایَ ش
طعم نوبرانه می دهند
خیابان تابستان


فروغ گودرزی

تو دیوانگی مرا ؛ فقط دیدی

تو دیوانگی مرا ؛ فقط دیدی
وقتیکه دیوانه بودم
هرچند باعثش
خود، خودت بودی
ولی عوامل دیوانه شدنم را که ندیدی؟
باز دیوانه وار
خر وار
خروار؛
هنوز هم بی محابا؛
و بی عار،
به تو می اندیشم.


حاتم محمدی