ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تو که نمیدانی
خواستن و دوستداشتنهای پنهانی
تکرار روزهای من است
تنها تکرار پنهانم
دوستت دارم بی آنکه تکرار شوی
عبدالله_احتشامی
آنقدر میگفت و ندانستیم
پول و زیبایی یک مرد
دلیل شیدایی یک زن نیست
فهمیدن زخم دل زن
تنها دلیل شکوفایی اوست
عبدالله_احتشامی
از من به تو نصیحت
شاید من خیلی ساده و
معمولی باشم
اما یجور خاص و واقعی دوستت دارم
عبدالله_احتشامی
طوری با من باش که بعد از تو
هیچ دوست داشتنی را نپسندم
و تا دنیا دنیاست
همهی مردم حال مرا بفهمند
عبدالله_احتشامی
تمام تنم را عوض کنم
بی فایده است
عشق ما را گرفتار کرده است
عبدالله_احتشامی
نشنیده بگیرید حال مرا که جرم است
عطش دارم ، بردارم
فنجان قهوهای را که نوشیده ،
در این شهر بوسیدن عشق گناه است
عبدالله_احتشامی
به زندگی قول داده بودم
اسیر احساس نشوم , باز گرفتار نشوم
شب را
کوچه به خیابان نزنم
دوباره به زیر باران نروم , آری
با صدایش بر باد رفته ام
این عشق دوباره ما را بازی داد
عبدالله_احتشامی