یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

پاییز

پائیــز که شـد، راهی جنگل بشویم
با دیدن رنگ و برگ، همدل بشویم
باید که دل و دیده، همه، تازه بکرد
با هـم همه همـدم و یکدل بشویم
...

سلیمان بوکانی حیق

خُــداونــدا تویی درمان دردهـــــا

خُــداونــدا تویی درمان دردهـــــا
بپــوشان جامــۀ صحّت بر آنهـــــا
ببینی هر مریض، چشم انتظار است
بده صحت به آن، امیــــدوار است

...
سلیمان بوکانی حیق

شفــــای جملگی از او بخواهیم

شفــــای جملگی از او بخواهیم
دوای درد خود هم، زو بخواهیم
خدا صبرش زیاد، ازحد فزونست
شتــابان مرهمی، از او بخواهیم


سلیمان بوکانی حیق

فقط اعجاز حق، می خواهد و بس

فقط اعجاز حق، می خواهد و بس
شفــــای خود عطا، فرماید و بس
شفــــــای ما مریضـان، جملگی را
دهــد آری خـدا، گر خواهد و بس


سلیمان بوکانی حیق

گــر بنگریـــــــم تمامِ دنیــا هَمش سیاهی است

گــر بنگریـــــــم تمامِ دنیــا هَمش سیاهی است
کلا همـــــه دروغ و در کارشـــــــان ریایی است
امــروزه این فلسطیـن در خون و در سیاهی است
یا رب عنایتـــــی چند، لازم گـره گشــــایی است
این چهره شان چو گل کن، هــم سرخ و با طراوت
روی تمـــام دنیـــــــا، آری فقـــط سیاهـی است
آن دشمــن زبـون را نابـــود و خــوار و پست کـن
وین رنگ پرچمش بین،سُرخیّ و هم سیاهی است


سلیمان بوکانی حیق

همه، میِ، نوشیم و دلهـا همه دریا بزنیم

همه، میِ، نوشیم و دلهـا همه دریا بزنیم
همه جان بوسـه به مژگان تو رعنــا بزنیم
همه آییـم بسویت، گُـلِ گُلـــــزار بهشت
همه انگشتِ عسل، آری مُهنّــــــــا بزنیم
منتظر، ما همه باشیــــم به درگاه بهشت
اَشلـی از در برسد، جُملــه تمنّـــــا بزنیـم
همرهش ماهمه باهم به بهشتش داخل؛
آری گردیـم و همه، حَلِّ مُعمّـــــــا بزنیم
بعداز آن تا به اَبَد درخوشی وجشن وسرور
همه تنهـا و فقط چنگ و مُغنّــــــــا بزنیم

...
سلیمان بوکانی حیق

می دهد او هر دقیقه، دق مـرا

می دهد او هر دقیقه، دق مـرا
من چگــونه با هیــولا تا کنـم
چون ندارد خُلق و خـوی آدمی
تسـویه با خالق یکتـــــا کنـم


سلیمان بوکانی حیق

وقت آنست به شادی، همه مان زُل بزنیم

وقت آنست به شادی، همه مان زُل بزنیم
هر کجا مــــــــرز کشیدند، یکی پل بزنیم
غــــــــم و اندوه به دل ره ندهیم بار دگر
همه لبخنـــــــد زنیم، ساغری از مُل بزنیم

...
سلیمان بوکانی حیق