ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
این کودک رعنا را آزاد کن آزاده
بگذار رها باشد بی دوز و کلک ساده
بگذار درونت را تصویر کند روشن
بگذار خودت باشی آزاده و افتاده
علی اکبر نشوه
ای آینه ی صبح دمادم نظری کن
یک شب به تمنای خیالم سحری کن
این بی خبر مانده به تشویش قضا را
از گردش بی مایه عالم خبری کن
وا کن لب پرخنده ی لبریز شکر را
گلنغنه ای از زیر و بم دُرِّ دری کن
دیریست که آواره بی چون و چرایم
باز آی و مرا صحبت اما اگری کن
سرد است تنور دلی از حسرت دیدار
آتش بزن و خرمن سوز و شرری کم
تو پرتو خورشید پر از نور و امیدی
در ساحت چشمان ترم جلوه گری کن
چشمک بزن ای اختر شب های تبآلود
در گوش دلم زمزمه ی ماه و پری کن
یک لحظه به زیبایی پروانگی ات باش
یک ثانیه دیوانگی و خیره سری کن
علی معصومی