یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو نیستی،ولی

تو نیستی،ولی
بحث تو هست...
با سیگاری که جز دود
حرفی برای گفتن ندارد
تو نیستی،اما
بحث تو هست....
با قاب عکسی که
سری تکان نمی دهد
تونیستی...و من
چای سرد شده ات را
دور نمیریزم


ویرا بختیاری

شعرهایم بی تو بارانیست

شعرهایم بی تو بارانیست
که از چشمانم بر رویِ کاغذ
نم نم می بارد.


آگرین یوسفی

چو قند شیرین نباش

چو قند شیرین نباش
گاهی تلخی کن

همیشه گرم نباش
گاهی شهر دلت را برفی کن

انقدر ساکت نباش
گاهی پر حرفی کن...


مریم نقدی

ای مشی ای مشیانه

ای مشی
ای مشیانه
ای نخستین زوج
در خلقت بی‌کرانه

چه حسی داشتید
آن هنگام
که از گیاه
برآمدید؟

بگویید آیا هنوز
گیاهی هست که
بتواند به انسان تبدیل شود؟

اما نه...

این بار
روح انسان است
که باید گیاه شود
تا بروید و ببالد و
خلقت را
تکرار کند


شبنم حکیم هاشمی

در را پشت سرت ببند،خدا همراهت باشد.

در را پشت سرت ببند،خدا همراهت باشد.
بگذار دل خوش باشم،
دل خوش باشم به اینکه چیزی را جا گذاشته ای و برای پس گرفتنش باز هم در این خانه را میزنی.
خدا را چه دیدی
شاید اتفاقی مسیرت افتاد و راهت را گم کردی و خواهی دید که بازهم من فانوسی بدست زیر ایوان چشم به راهت نشسته ام.
هرچقدر میخواهد طول بکشد،صبورم.


یلدا خستو

دوباره گم شدم درتو، چرادردم نمی یابی

دوباره گم شدم درتو، چرادردم نمی یابی
ببین حال خرابم را، چگونه مست وشادابی
تنیدم درخودم دیگر، رهاکی میشوم ازغم
شدم مانند دیوانه، تودررویای خودخوابی
ندانستم دراین بازی، گرفتاربلاگشنم
اسارت میبرددل را، به عشقی مبتلاگشتم
چنان زاروپریشانم، نباشدراه تدبیری
مراازغم رهاسازید، که دیگر نخ نما گشتم
دگرافتاده ام ازپا، چنین شددست تقدیرم
چومرغ بی پروبالی ، به زندان قفس گیرم
شدم آواره وحیران، چواسب بیسوارم من
وسرگردان صحراها، مکن دیگرتو تکفیرم

کریم لقمانی