ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تو همان عشق دوران نوجوانیام که در خواب و رویا دیدمت
تو همان زیبای مهربان که در رویا دیدمت و در بیداری ......
تو همان عشق پاک و بی ریا که در آن روز حسرتت را می کشیدم
تو همان رویای بیداری من و گریه بعد بیداری ام برای نبودنت
تو همان مهر و وفا و عشقی که در نوجوانی گریستم برایم نبودنت
شهریار قاسمی
هرکجا مینگرمعکستوپیداستهنوز
خندههایتچقدرتازهوزیباستهنوز
بعدتوخندهدگرازلبماکوچنمود
خاطراتتو ولی زندهدراینجاستهنوز
برمزارتبخدااشک نمی آیدبند
گفتجایتومگروایدراینجاستهنوز
آنهمه علمراچراخاکتوکردیآخر
دیدنتبازفقطدرشبورویاستهنوز
منندانمکهچهگویم زفراغت سامان
هرکجامینگرم عکس توآنجاستهنوز
رفتیوبیتوبگوعمرچهسودیدارد
ازبرایمنودلآخردنیاست.هنوز
حمید رضا عبدلی
آسمان دلم
هوای غروبی غم آلود گرفته
گویا که خورشیدش به خواب شب رفته
مردمان شهرم
خسته از تکرار روز و شب ها
هر کسی در انتظار پایان آغازی نشسته
چهره ها همه غم
دل ها همه خون و ماتم
دست ها خالی و سفره ها پاره پاره
بر لب چشمه ایم و باز هم
همه تشنه ایم
خاموشیم و دل هایمان همیشه خسته
خموشیم و خسته
دست ها ز پا درازتر
پوست و استخوانهایمان به هم چسبیده
شهریار یاوری
من تو را چشم انتظارم شب بخیر
روز و شب را بی قرارم شب بخیر
من تو را در هر زمان می خواهمت
یک تو کم دارم کنارم شب بخیر
من جدا افتاده برگ از شاخه ام
من دگر شاخه ندارم شب بخیر
آسمان دیوار خانه ماه شب
شاهدان بر حال زارم شب بخیر
از زمین و آسمان دلخسته ام
تا سحر شب زنده دارم شب بخیر
چون نفس تا پای جان می خواهمت
ای نفس بی اختیارم شب بخیر
محمد خوش بین
دانی که در جهان
من هم جهانی دارم
هر پر پرواز را در خیالم دارم
میدانی که خواهر
پر پرواز وجودی
دانم که تو شبنم ناز سجودی
بعد از مادر غمخوار تو هستی
تویی خواهر تمام هستی من
تویی خواهر مرهم
برای رنجغممن
وحید آفری
دوست دارم
اسم کوچکت را صدا بزنم
شبیه زمانی که
پرنده ای را صدا می زنم
تو به پیله ی خود
و
پرنده به قفس خود نوک میزند
وقتی نگاه میکنی
فکر می کنم
بار دیگر
خورشید درآینه نگاه کرده است
وآنچه در ماتم دنیایم
متبلور شده انعکاس توست
راستی
چرا جوانه های درخت
مایل به سمت تو هستند؟
سالار شمس