یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تمام تنهایـی ات را قدم می زنـی

تمام تنهایـی ات را
قدم می زنـی
بـی من !
تو
خوابگرد
پشت پلک های منی

.
.
.
.
مریم_سلیمانی_صالح

سال ها می گذرد

سال ها می گذرد

تو اما آن دقایقی

که مثل عقربه ها

بی وقفه دلم

دور تو می چرخد

پرویز صادقی

نمایان میکنی گاهی, نگاهی

نمایان میکنی گاهی, نگاهی
شدی سوهان روح بی گناهی

در این پیکار امواج تلاطم
شدم همرزم رویت, با سپاهی

نگیر این قفل چشمت لحظه ای,.. تا
منم محتاج زنجیر پناهی

تب و شبهای طولانی, ... کجایی؟
کنارم باش, وقتی قرص ماهی

به صد دفتر نمیگنجد غم دل
نفس تنگ است, میگیرد به آهی

مسیرم تا رسیدن چند فرسخ؟!
که میپویم تورا در کوره راهی

دلیل زنده بودن,... این نفس ها
طلوع روی ماهت, گاه گاهی


محمد جلائی

گل های سرخ

گل های سرخ

مرا یاد تو می اندازند

این قرارهای ملاقات

به وقت عشق !

پرویز صادقی

مـوی تو شد تارِ سـازِ ایـن دل شیدای من

مـوی تو شد تارِ سـازِ ایـن دل شیدای من
روی تو چون جلوه ی مـاه شب یلدای من
دیـده دیـد و طالـب دُر رخـت گـردید دل
عشـق تو شد گـوهر پیـدا و نـا پیدای من
انتظار دیـدنـت بـاشد مـرا خوشتر ز وصل
وصل تو شد حصرت امروز هـم فردای من
دُر غلطان چشم تـو, لعـل بدخشان بر لبت

لعل لب شد طالـب چشمان پر سودای من
بوی تو بوی بهشت ورخ تو را چون حوریان
چون شمیم جنتی ای شاخه ی طوبی ی من
در خیالم دست در دستت نهم باشور عشق
در ره دلـدادگـی هـم عـاشـق و همپـای من
مست گردد انکه نـوشد می ز جـام دلـبرش
جـام تـو گـشتـه لبـانـت دلـبـر رعنـای مـن
شد نکـوئـی والـع و شیدای تـو ای نـازنین
عشق تو شد نغمه ساز شعر بی همتای من

عباس نکوئی

ایمان آورده‌ام؛

ایمان آورده‌ام؛
به صبحگاه آمدنت.
اگرنه،
سیاهی شب،
[نمایش اهریمن] ست!

لیلا_طیبی

طبیعی است که به قانون احترام بگذارم!

طبیعی است
که به قانون احترام بگذارم!
و می دانم , جدایی
یکی از قوانینِ طبیعت است!!!


علی رضا عزتی