یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ ..

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ ..
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﺴﺘﻢ
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺮﮒ ﺩﺭﺧﺖ
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﯼ ﻃﺮﺑﻨﺎﮎ ﭼﻤﻦ
ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻗﺺ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺩﺭﺑﺎﺩ
ﻋﺎﺷﻖ ﮔﻨﺪﻡ ﺷﺎﺩ !
ﺁﺭﯼ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﺥ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻧﮕﺎﺭ !
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻠﻮﺗﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﯾﺎﺭ !

ﯾﺎﺑﻘﻮﻝ ﺧﻮﺍﺟﻪ،
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺑﻮﺱ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ !
ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﯿﺴﺖ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻮﯾﻨﺪ ..
ﻣﻦ ﻧﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﻧﮕﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﻡ …
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ !

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﻧﮓ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺍﻧﺎﺭ ...❤️

فروغ_فرخزاد

تمامش کن ای عشق و آغاز کن

تمامش کن ای عشق و آغاز کن
دگر فرصتی نیست! کم ناز کن

اگر سحر باید کنی، سحر کن
اگر باید اعجاز، اعجاز کن


شب عزلتم گوشه ی چشم توست
در مسجد بسته را باز کن

شب وصل ما با شکایت گذشت
مرا محرم بوسه ی راز کن

فقط بی وفایی مکن با خودت
نه بنشین به بامی، نه پرواز کن


فاضل_نظری

بسی گفتند: دل از عشق برگیر

بسی گفتند: دل از عشق برگیر
که نیرنگ است و افسون است و جادوست

ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است
اما نوشداروست ...

فریدون_مشیری

از بهر چه در مجلس جانانه نباشم

از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم
.
بیموجب از او رنجم و بیوجه کنم صلح
اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم
.
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم
.

بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی
آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم
.
وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم
زانست که بی نعرهٔ مستانه نباشم

وحشی بافقی

برای تو چه بگویم !

برای تو چه بگویم !
بگویم زخمم آن‌قدر عمیق شده که
می‌توان در آن درختی کاشت؟


سعید_حافظی

چون مرواریدی

در دلم
طلوع خورشید و
بهاریست سرسبز
پر از گلهای اقاقیا
که می پوشانمت
چون مرواریدی
در دل صدف
تا همیشه
برایم باقی بمانی

نسترن_بنی_نجار