ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تنهایی فنجان چای است روی میز کافه
ساعت ها در خیابان قدم میزند
شبیه اسب نجیبی شیهه می کشد
به عابرانِ بن بستِ
منتهی به کافه تعظیم می کند
و از دنجترین گوشه ی بار
به بی شکل ترین جرم هندسی
پناه می برد به آغوش کافه
آی تنهایی
به فنجان چای بگو به خانه برگرد
سر تا پا کلمه شو
وپنهان بریز از رفتن
به بازگشت صندلی ها
بازگشت پاییز
به تنهایی
به تنهایی
سمیه_نادریان
به وقت باران
به آسمان نگاه کن
به ابرها
آن که قلبش بیشتر درد می کشد
ابرهای بیشتری بر خانه اش می بارد
ان که نیست
باران کجای خانه اش
کجای بودن در نبودن های رفته اش؟
به وقت باران
به آدم ها نگاه کن
آن که آسمانی ندارد چه ؟!
ندا_عبدالهی
من را شبیه خودم
فقط شبیه خودم دوست داشته باش
بی آنکه داشته باشمت
بی آنکه دیده باشمت ، دوستت دارم
آنقدر از تو نوشته ام
که همه دلتنگت شده اند
بی آنکه کسی بداند
شاعرت هرگز تو را ندید
اعظم جعفری
شاید باید بگریزم
از دوست داشتن
از تو
آن گونه که در من تنیده ای
آن گونه که من دوستت دارم
زیباترین درد من
تو را در تمام تنم فریاد می خواهم
بهار می آید
شهر
از سنبل و سبزه و گندم می گویند
از شکوفه های آلو
بنفشه لرزان بهاری من
من به بوی
تو قانع ام
آغاز بهار من است
نگاه تو
شیرزاد حسنی
عشق همیشه آدم را
در خودش غرق می کند
حالا تو هر چقدر هم که بگویی
شناگر ماهری هستی
عشق آدم را غرق می کند
غرق در دلتنگی
غرق در تنهایی
و تو بهترین ناجی دنیا هم که باشی
نمی توانی خودت را نجات دهی
عشق همیشه
آدم را در خودش غرق می کند
نسترن وثوقی