یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

روزگاری است که با ریگِ روان همسفرم

روزگاری است که با ریگِ روان همسفرم
می‌روم راه و ز منزل خبری نیست مرا

زنان کوچک

تو فیلم زنان کوچک دختره به پسره ابراز علاقه کرد پسره گفت:
«آخه من دستام خالیه هیچی ندارم»
دختره دستاشو گذاشت توی دست پسره و گفت:«حالا دیگه خالی نیست»

از میانِ تمام چیزهایی که دیده‌ام؛

از میانِ تمام چیزهایی که دیده‌ام؛
تنها تویی که میخواهم به دیدنش ادامه دهم.
از میان تمام چیزهایی که لمس کرده‌ام؛
تنها تویی که می‌خواهم به لمس کردنش ادامه دهم.
خنده‌یِ نارنج طعمت را دوست دارم.
چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است.
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده‌ام.
عاشق بودن، ذاتِ من است..

بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی،

بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی،
چون بهاران میرسد
با من خزانی میکند ...

شهریار

بزرگ تر که شدیم مداد هایمان هم تکامل یافتند

بزرگ تر که شدیم مداد هایمان هم تکامل یافتند
تبدیل به خودکار های بی رحمی شدند که یادمان دهند
هر اشتباهی پاک شدنی نیست

کلمات مانند کلیدهایی هستند

کلمات مانند کلیدهایی هستند
که اگر درست انتخابشون کنی ،
میتونن هر قلبی رو باز
و هر دهنی رو ببندن