ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
همه ی ما فکر میکنیم
هنوز به اندازه کافی زمان داریم
تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم
و به آن ها چیزهایی را که میخواهیم و باید،
بگوییم و بعد ناگهان اتفاقی میافتد
که باعث میشود بایستیم و به کلماتی
مثل "اگر" و "ای کاش" فکر کنیم...
دست سردم
از چه میلرزی
پنجره را ببند
مداد را بردار
دوباره شعرهای عاشقانه بنویس
نه
این زمستان
از پنجره نیامده است
شهاب مقربین
در قفس را باز بگذار
پرنده اگر به تو عاشق باشد
بر شانه هایت می نشیند....
(علیرضا روشن)
جایی بنویس که اگر روزی از یاد بردیام،
من همانجا روی صندلی اولین قرارمان به انتظارت مردهام.
جایی بنویس...
حمیدرضاداودی
اعتیاد شدیدی به هیچ دارم،
.
.
.
.
.
.
به هیچ جا نرفتن، به هیچ کاری نکردن، به هیچی نگفتن
گر درختی از خزان بی برگ شد
یا کرخت از سورت سرمای سخت ...
هست امیدی که ابر فروردین
برگها رویاندش از فر بخت ...
بر درخت زنده بی برگی چه غم
وای بر احوال برگ بی درخت ......
(محمدرضا شفیعی کدکنی)
چانهاش را «بوسیدم»
تا دگر چانه نزند با دلم
سر بوسهی " هزار و یکم "