یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

باور کن پاییز که می آید

باور کن پاییز که می آید
همین پیرمردهای تنها روی نیمکتهای پارک هم
به اولین عشقشان فکر می کنند
به دختری با موهای طلایی یا گیسوان سیاه
روسری خالدار یا شاید شالی پشمی
به حرفهایی که باید می گفتند
و نامه هایی که هیچ گاه به مقصد نمی رسد...

اذر است.....

اذر است.....
انارها ترک برداشته
خرمالوها را چیده اند
و من عاشقانه شما را
از پائیز خدا هدیه گرفتم
اهل هرجا که باشید
پائیزتان با من یکی ست
اگر خرمالوهای دستانتان گل انداخت
مرا به نوبرانه ای گس مهمان کنید ...
که دوستتان دارم ...

.پاییز پنجره‌ای‌ست

.پاییز پنجره‌ای‌ست
که از اتاق من
به هوای تو باز می‌شود...


#کامران_رسول‌زاده

برگ های رقصان پاییزی

برگ های رقصان پاییزی 
 غم سنگینی 
 نهان 
در دل دارند

 رقصشان
فریبی بیش نیست 


   برای 
  کتمانِ  
     غم هایشان
 
 
    "مریم ... شیرین ناز"

کاش با تو در چهارچوب همین تابلو...

جنگل،
پاییز،
کلبه ای چوبی
و دودی که از دودکشش بالا می رود
کاش با تو
در چهارچوب همین تابلو
آشنا شده بودم.


رویا شاه حسین_زاده