ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
هر صبح طلوع نور جانی دگر است
بر سفره عمر ما نشانی دگر است
با عقربه ساعت خود،می گفتم
این ثانیه ها شروع خوانی دگر است
نیلوفر سلیمانی
گیسوی گل است خرمن فروردین
گل های جهان به دامنِ فروردین
آواز پــرستــو خـبــری دارد از
شبهای قرار و گلشن فروردین
نیلوفر_سلیمانی
بهار آمد خیال تازه دارم
میان عاشقان آوازه دارم
زمستان زخم گرمای تنم بود
کنارت شوق بی اندازه دارم
نیلوفر سلیمانی
از آینه ها صداقت آموخته ام
چون شمع زبان گرفته و سوخته ام
ای عشق تو ای آیت روز و شبِ ما
چشمی به در، راه تو من دوخته ام
نیلوفر سلیمانی
یک کافه دنج از خیالت لبریز
ای عشق به استکان دل نور بریز
با دست خودت گرم بکن دست مرا
تا گرم شود از آتش ما پاییز
نیلوفر سلیمانی
لبـخنـد بـــزن بـــاغ انـــاری گلِ مـــن
افسوس که در پشتِ حصاری گلِ من
مــا هیـچ, خلاصه در نـگاهـیم فقط
بـا مـا تـو بـگو از چـه دیـاری گلِ من
نیلوفر_سلیمانی
حالا که جهان به عشق ما خرسند است
بـــا آینـه آمـد و بــه دستش قـنـد است
بـــاشــور بـچـینیم بـساط شــادی
امـضای من و تو , با همین لبخند است
نیلوفر_سلیمانی
من سفره دل پیش تو وا کردم ..تا
از کنج لبت روزه قضا کردم.. تا
من بودم و تو, به سوره ی چشمانت
من خالق این هنر صدا کردم تا
نیلوفر_سلیمانی