ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
چگونه با تــو بگویــــم کـه مردم آزاری؟
و اینکه پر شدی از واژه های تکراری؟
چگونه با تو بگویم که سطر سطر دلت
تقلبـــی شده و شکل جنس بازاری؟
ولـی هنوز در اندیشه ی غزل هایی.
ببین که باز هم آقا به من بدهکاری!
و دلخوشم به نگاهی که مات مانده و سرد،
بــــه روی عکس کســـی روی قاب دیواری.
دلت ترانه ی محض است یک ترانه ی محض،
کــــه هست روی لبت تا همیشه هـا جاری.
"و خواند قصه ی دل را برای من این بود"
که های ... بانوی آیینه! دوستم داری؟
چگونه با تو بگویم؟ _کمی خجالتیم _
و با اجازه ی حضار محترم ... آری...!