ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ببخشید
جسارت است،
دلم می خواهد گاهی
به جایِ گفتنِ
دوستت دارمت،
بیندازم دستم را
به دورِ گردنت
مروت خیری
می دانستم
دل
به تو دادن
غلط است,
باید اما
همچون یک کودک
میسوخت دستم
تا بدانم
آتش را
مروت خیری
همه چیز را
به هم دیگر
پس دادیم
همه چیز را،
دیگر چیزی
بینِ ما نمانده است
جز " دوستت دارم"
که آن را من
دور از چشم تو
هنوز نگه داشته ام
مروت خیری
این تقلا کردنم
بیهوده است,
نمیگذارد بهار
دوستت دارم را
در دلم
پنهان کنم.
مروت خیری
اگر روزی
چیزی,آورد منو یادت
بدان
من اینجا
هنوز
تو را دوست دارم
بی حضورت...
مروت خیری
پیش از این
ساکن بود,
دید که ما
شروع به
عشق ورزیدن کرده ایم
شتاب گرفت, زندگی
مروت خیری