ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بخدا اگر که ناوک به غمت نمی کشاندی
لب تشنگی وصلت به لبم نمی رساندی
به نگاه خیس رودم قمری فلک نمی داد
اینچنین موج خروشان به تبم نمی نشاندی
نم بوران و زمستان به سرم نمیشد آغاز
نفسی ز صبح گلشن به شبم نمی فشاندی
محمدرضاپورآقابالا
دلِ تو تنگ و دلم تنگ تر از نای نفس
تو مرا خوانی و من بغض گلوگاه قفس
شبِ تو سرد و تبم آتش سوزان ازل
تو ز من دوری و من بی تو به دور از همه کس
یکی را میشناسم؛
از نعمت آسمانی
از بال و پر پرنده
و ترانه
در بارش اشکهای شوق بر زمین
آری
کسی را میشناسم که عشق آفریده است
مثل کف دستم
زیر پوستم میخوابد
با مویرگ زمان میرقصد
و جهان ها جلوه اش
ما نگاه ما تماشا
باش همیشه : همیشه باش
کاش خود را گم نکنم دوباره
که همچون مرگ به آغوش بکشم
صد حیات نو زاده شود
با همین تن نحیف من
آری ، خیلی خوب می شناسیم
طوری که خود نمی شناسی
محمدرضا پورآقابالا
مهر بر تعادل بداهه ابر و ماه
زمان در تعامل گرد شب سیاه
سپرده گل بر آب روان خیال خواب
که شهریور گریست چه سال بی حساب
چو غارت خزان فتاده از نهان
چو رقص برگ بید رخ شب سپید
به ضرب باد و سوز به لب رسیده روز
از عشق جانگداز که زخمه دل هنوز
نه رنگ گل شگرف نه خفته صبح برف
صدای غم چکد از ابر غرق حرف
محمدرضا پورآقابالا
بیخبر بودیم و پرسان آمدی
فارغ از بند جهان جان آمدی
دیده را لبریز اشک بیزبان
بر سرم پیوسته خندان آمدی
ما جوانی را به یک دل باختیم
پنجه در خون میکشی بر اشک مردان آمدی
خلوت شب گر گزینم چون ننالم
شرحه شرحه روزگارم را به دندان آمدی
بی خبر آیی مگر گم گشته ای
خوش به کنج کلبهی احزان مستان آمدی
محمدرضا پورآقابالا