ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دوستت دارم
با تمام واژههاییکه در گلویم گیرکردهاند
و تمام هِجاهای غمگینیکه بهخاطر تو شعر میشوند
دوستت دارم با صدای بلند
دوستت دارم با صدای آهسته
دوستت دارم
و خواستن تو جنینیست در من
که نه سِقط میشود،
نه به دنیا میآید.
لیلا_کردبچه
دوستت دارم
با تمام واژههاییکه در گلویم گیرکردهاند
و تمام هِجاهای غمگینیکه بهخاطر تو شعر میشوند
دوستت دارم با صدای بلند
دوستت دارم با صدای آهسته
دوستت دارم
و خواستن تو جنینیست در من
که نه سِقط میشود،
نه به دنیا میآید.
لیلا_کردبچه
به آینه گفتم:
«فرصت کم است
وقتی برای شمردنِ بهارهای رفته نمانده،
دستی به موهایم بکش
هرطور شده باید این فصل
زیبا بمانم»
لیلا کردبچه
کافیست روزی هزاربار
لبها و دندانهایت را در آینه امتحان کنی
و خودت تشخیص دهی کدام شکلک است و کدام خنده،
و یادت باشد پدرت
چگونه هرشب خندههای مصنوعیاش را
در لیوان آب خیس میکرد
تا صبحها لبخند تازهتری به ادارهاش ببرد
اینروزها در آینه لبخند میزنم،
پاورچینپاورچین از خانه بیرون میروم
و مراقبم
چیزی از دهانم نیفتد.
دوستت نمی داشتم، چه می کردم؟
دنیا
برای ادامه ی زندگی
توجیه عاشقانه ای می خواست.
"لیلا کردبچه"
من
پرنده ای فراموشکارم
که آوازهای خوبی میخوانم
هربار که فراموش میکنم با پرهایم
چه کاردستیهای قشنگی ساخته اند
و هر بار که فراموش میکنم
چه چیزهایی را فراموش کردهام
"لیلا کردبچه"
یک عکس کوچک تا خورده
از مردی که پیراهنش هنوز روشن است
چند شعر عاشقانه کوتاه
از شماره ای که همیشه خاموش است
و یک جفت چشم
که هر شب تا صبح
به این هر دو خیره مانده است...
نگهبان شب کارخانه ای ورشکسته ام
گاهی آرزو می کنم دزدی بیاید
به جای دست ها و دهانم
چشم هایم را ببندد.
لیلا کردبچه