یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من به هرکس کرده ام در هر زمانی اعتماد

من به هرکس کرده ام در هر زمانی اعتماد
داده من را گونه ای با عقل نادانش به باد

گیرِ من باشد همیشه چون پیامم می دهد
بعدِ هر کاری دگر من را نیاورده به یاد

رسم دنیا و همه مردم به نامردی شده
هرکه دل دادم به او، او هم دلی با من نداد


راهِ من باشد جدا از هرکه از من غافل است
چون که دارم تا همیشه به خدایم اعتقاد

دوستی با هرکسی تاوانِ خود را می دهد
آدمی تنها بماند بهتر است تا اعتماد

علیرضا صانعی

روزی می آید و ما در کفِ این تقدیریم

روزی می آید و ما در کفِ این تقدیریم

یک به یک واهِمه داریم که بی تقصیریم

روزی می آید و ما در صفِ این راهِ خدا

در به در فکرِ عذابیم و پیِ تدبیریم



علیرضا صانعی

فکر می کردم خدا دارد نگاهم می کند

فکر می کردم خدا دارد نگاهم می کند

فکر می کردم که من را سر به راهم می کند

از خدا خواهم ببخشد طرزِ فکرم را که چون:

فکر می کردم همیشه رو سیاهم می کند

علیرضا صانعی

تو ماهِ بهترین شبِ ستاره های روشنی

تو ماهِ بهترین شبِ ستاره های روشنی
تو بهترین بهانه ی نفس کشیدنِ منی

نشانه ای که باعثِ علاقه ام به تو شده:
مواقعی که با منی مرا صدا نمی زنی

به صبر و استقامتِ تو غبطه می خورم هنوز
اذیتت که می کنم دلِ مرا نمیشکنی

به هرکسی رسیده ام دل از دلم بریده چون
غروبِ یک بهانه ای برای دل بریدنی

تمامِ فکر من شده چگونه می شود که تو:
میانِ هرکه دیده ام تو آدمِ فروتنی

اگر به هر بهانه ای مسیرِ ما شود جدا
تو اولین و آخرین مسافرِ دلِ منی


علیرضا صانعی

وقتی از حالِ دلِ عاشقِ من بی خبری

وقتی از حالِ دلِ عاشقِ من بی خبری

من به یادِ توام و تو به یادِ دگری


علیرضا صانعی

گرچه کامِ هرکسی با نُقل شیرین می شود

گرچه کامِ هرکسی با نُقل شیرین می شود

طعم لب های تو مقداری از آن شیرین تر است



علیرضا صانعی