یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

شب از شانه‌هایت فرو می‌ریزد،

شب از شانه‌هایت فرو می‌ریزد،
و لبانت، سرخیِ ماه را به چالش می‌کشد.
در آغوشِ گیسوانت،
جهان خلاصه می‌شود
به زمزمه‌ای گمشده در باد.
دستم را بگیر،
که زمین از تبِ بی‌تابی می‌سوزد،
و در خیابان‌های تاریکِ این شب،
تنها فانوسِ روشن،
چشمانِ توست.
بگذار نامت را بر لبانم بگذارم،
بگذار صدایم،
در امتدادِ نفس‌هایت گم شود،
چنان که ستاره‌ای در دریای شب.


سیدحسن نبی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد