ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
شب از شانههایت فرو میریزد،
و لبانت، سرخیِ ماه را به چالش میکشد.
در آغوشِ گیسوانت،
جهان خلاصه میشود
به زمزمهای گمشده در باد.
دستم را بگیر،
که زمین از تبِ بیتابی میسوزد،
و در خیابانهای تاریکِ این شب،
تنها فانوسِ روشن،
چشمانِ توست.
بگذار نامت را بر لبانم بگذارم،
بگذار صدایم،
در امتدادِ نفسهایت گم شود،
چنان که ستارهای در دریای شب.
سیدحسن نبی پور