یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در زیر آسمان پرستاره،

در زیر آسمان پرستاره،
لبانت، قصیده‌ای سرخ،
و گیسوانت، رودهایی جاری در باد.
دست‌هایت،
شاخه‌ای از درختان نارنج،
که بوی باران می‌دهند.
میان ما،
هیچ فاصله‌ای نبود،
جز پرواز پروانه‌ای،
که راهش را به سمت ماه گم کرده بود.
صدایت،
چون چکه‌های روشن مهتاب،
روی شانه‌های شب می‌ریخت،
و من،
در گوشه‌ای از این خیال،
دست به دامن آسمان بودم.


سیدحسن نبی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد