یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بیزارم از این چهرهٔ پنهانِ نهانم،

بیزارم از این چهرهٔ پنهانِ نهانم،
وًَز غصّهٔ سوزانِ درونِ دلِ روانم.

در خلوتِ شب، نالهٔ خاموش چه گویم؟
وَز پردهٔ غم، رازِ نهان را چه بخوانم؟

در ظاهرِ شادی، دلی از غصه فَگارم،
در باطنِ خنده، زِ غمِ عشق، فغانم.


این من که نقابی زِِ ریا بر رخِ خود زد،
بیزارم از این چهرهٔ پنهانِ نَهانم.

مسعود حکیمی فرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد