یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

به ملائک بسپارید شبانگاه دگر در نزنند

به ملائک بسپارید شبانگاه دگر در نزنند
در میخانه دگر با پر و شهپر نزنند

بر ملاط گل آدم چه سرشتند به عشق
آهی از تفت دل سوته به پیکر نزنند

گرچه نزد من و او صلح منور افتاد
هر سحر لب به لب غنچه ساغر نزنند

قطره خون قدح ریخت به پیمانه ی جان
بهر دیوانه بسی قرعه مستانه مقدر نزنند

عاشقی نیست که سوزد به پریشانی شمع
شعله بر شب پره ای سوخته دیگر نزنند

جنگ بین دل و دین راه حقیقت چو ببست
شعر حافظ به جز از شاهد داور نزنند

(دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند)
به ملائک بسپارید شبانگاه دگر در نزنند


افروز ابراهیمی افرا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد