یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

عمری بر دور باطل بیهوده کوشیم

عمری بر دور باطل بیهوده کوشیم
جامه ی نورا بهر فرداامروز نپوشیم

به فکر انباشت وتلنباریم هچو مور
عمر جاودانه ام ؟پس برم تابه گور

درگیر سودکلان و پور سانت و ربا
پس کی این حلقوم شودخالی زجا

در مسلک ما کی مرده رحم و مروت
که همه کفتارصفت وطریق عداوت

یکی گذرداز خون قتل فرزندخویش
آن یکی از هیچ خواهد تاوان بیش

مردی سروجان دهد بهر ناموس را
خلقی شناسم زکور دزددفانوس را

بذات بدشدیم ونوشتیم برپای زمانه
سرشت مااین نبودوکاش این نمانه

کجاست آن نسل پهلوانان و تختی
گر افتی به گرداب که گیردتو دستی

خدایا ااااین نبوده اصل قوم آریایی

تو خود زنده کن آن مرام پوریایی

داودچراغعلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد