یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

برگهای غنچه اش را لاله بر تن می کند

برگهای غنچه اش را لاله بر تن می کند
می برد این شعر را تقدیم سوسن می کند

می خرامد در هوای صبحگاهِ بوستان
نازنازان دلبری با چین دامن می کند

می تراود حضرت باران به روی خاک طبع
بوته ها را با شمیم یاس گلشن می کند

گل به گل آهسته می گوید زبان در کام گیر
مرغ عشق از دوری معشوق شیون می کند

سوز آوایش به شبنم ها سرایت کرده است
کاش می دیدی که غم هایش چه با من می کند؟

گاه می بینم که اشکم زیر طیف نور ماه
در میان هاله ی مهتاب مسکن می کند

پچ پچ عشاق با پروانه در این انجمن
چشم ما را از غزل هر جمعه روشن می کند


علیرضا حضرتی عینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد