یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تشنه ام

تشنه ام
چون کویر نیمه جان
لختی ببار و
عطر آگین بارانم کن
زخم خورده ی
روزگار
بی رمق وخسته جان مرحمی آر
و درمانم کن
چون گنجشکی بی لانه
می لرزد از سرما تنِ نحیف
گرمی دستانم باش
و آرامم کن
در حسرت دوریت یتیمِ بی پناه
بی همزبان
چینش الفبا رفته از یادم
بشکن فاصله را وغزل خوانم کن


رحیمه خونیقی اقدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد