یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

میشوی سوار بار می‌بری به خر

میشوی سوار بار می‌بری به خر
در میان سنگلاخ کوه
گشته‌ای سوار روی خر
میش و گاو دشت می‌بری
آب و نان می نهی میان خورجین خر
گر صعود می‌کنی به کوه
راه سخت می‌دهی به خر
خوشه‌های گندمان و جو

می‌کنی درو
کار خود ببرجلو
حرف بد مزن به خر
حرف بار خر مکن
گوش می‌بری دلال می‌شوی
نان مفت می‌خوری گمال میشوی
شیر آب می‌کنی
هی دروغ چاپ می‌کنی
در گمان خود که بهتری ز او
حرف بد مزن به خر
مال خر شدی بار دزد می‌خری
نام بد رود برای خر
کار می‌کشی به دوش او
هیزمی وآردی زآسیاب
بار می‌نهی به کول خر
شیر خر دوای درد سینه می‌کنی
دراز گوش تشنه می‌کنی
حرف بد مزن به خر
گر لگد زنی نشان جرم اوست
پس لگد نزن به رزق دیگران
سم نزن به دیگ بی کسان
حکمتی نشانه‌ای و آیتی
هرچه ایزدم سرشت
مزدخرنبود حرف زشت
تاکنون خرندیده ام راه خانه گم کند
یاد گیر ره روی چو خر
حرف بار خرمکن


ابراهیم خلیلیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد