ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
پول همی تاخت و آدمیان به دردسر انداخت
غیرت بِگرفت و بر همگان پوزخندی ساخت
پول به تعظیم آورد هر مرد و زن بی اراده
شهامت بگرفت و شد پادشاهی بی اندازه
پول خدای هر کس و ناکس شد در جهان
ز بودش برادر تیغ کِشید و برادرش همی عریان
پول در میان باشد عشقِ هرعاشقِ نامردِ بی چیز
فدا کند معشوق به ذرّه ای از بر آن بی همه چیز
پول خنده وپول شادی وپول دوست ویارحریصان
پول مغرور کند و بی ادب ، هر بچه و پیر و جوان
پول به نابودی کِشانَد و گَه بی شرف شودو جاودان
ز بودنش مست شوند و نشناسند خدای جاویدان
پول فراموشی دهد بر خوش سخن و خوش نیّت
پدر سوخته گردد ، آن شیادِ به ظاهر خوش سیرت
پول گدا را گداتر و غنی، جَری تر کنَد
پول به دیدنش هر مفلسی؛اسیرتر کنَد
پول ارباب و رعیت به زانو آرد
آن لعنتی هر لااُبالی همچو زالو آرد
پول حرص و آزش استاد و شاگرد بهم انداخت
پدر و فرزند بر زدن و جایگاه همی برانداخت
پول دوست و یارِ هر احمقِ نادانِ دور از خدا
ز دوری و بخشیدن ، کند هر بنده را نزدیک خدا
پول گر باشد به دست هر زن ومرد عاقلِ باخدا
بهره بَرند تهیدستان و ز بودش کنند شکر خدا
پول باشد سرور و سلطان آدمیان در جهان
پول تعظیم ونوکری کند از برریاست طلبان
محمد هادی آبیوَر