ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
باز هم ستاره ای بدرخشید ونشانه ای عیان آمد
خاموش شد تمام عالم و معصومه ای جوان آمد
فرشته ای که در دستانش هم غزلهایی داشت
پاشیده بود به آسمان و رنگ آبی اش نشان آمد
در مدح شاعری گویم که خود قلب غزلها گشت
باز هم بهانه ای شده که به جان و دلم روان آمد
درجاده ای که گلهای هستی شکوفه کردهاند ببین
ازروشنای هستی هم عطر وبوی گلهای خزان آمد
در زمره شاعران نیستم ولی ماه مجلس هم شدم
نور از ستاره ای گرفتم که خورشیدش فشان آمد
درگیر جعفری هستم وروحش مریض وقلبش بباد
از مرگ او هم نوشتم که بداند سپیده را گران آمد
علی جعفری